Loser
کتاب زندگیام را هر کس که شروع به خواندن کرد…
به نیمه نرسیده رهایش کرد و به کناری انداخت!
نمیدانم…
اشکال از ناشیانه نگاشتن من است…
یا بیمحتوایی این زندگی!
یا حکایت آن چه این روزها، در این پشت میگذرد...
کتاب زندگیام را هر کس که شروع به خواندن کرد…
به نیمه نرسیده رهایش کرد و به کناری انداخت!
نمیدانم…
اشکال از ناشیانه نگاشتن من است…
یا بیمحتوایی این زندگی!
8 دیدگاه:
از گیرنده
کتاب زندگیت به هرکسی نده بخونه
براي آنها كه اغلب در سكوت ميخوانند ، گاهي خواندن سطرهاي پرمعنا اجباري ست براي شكستن سكوتشان! و من گمان نميكنم نوشتن ناشيانه بتواند سكوت را بشكند!
هیچ کدوم، طرف خوابش گرفته
khosheman amad
زندگیشو هر کسی به شیوه نگارش خودش مینویسه پس این دو تایی که گفتی هیچ فرقی با هم ندارن اشکال کار از خودته
شیوهی نگارش زندگی با محتوای اون فرق داره. هر چقدر هم که زندگی محتوا داشته باشه اگه یاد نداشته باشی این محتوا رو ارائه بدی میاندازنت کنار. اگر هم که محتوا نداشته باشه که نوشتن یا ننوشتنش فرق نمیکنه. منظورم از محتوای زندگی اون فلسفه و دلیل خلقته! که دست خود آدم نیست!
زندگيت هيچ وقت بي محتوا نبوده و هيچ وقت هم ناشيانه ننوشتي يك علت ديگه داره