دادگاه
فریاد شکایت نزد کدامین قاضی شهر بریم؟
که در شهرتان…
قاضی بسیار…
اما قضاوتی نیست.
و قاضیان، سخن از دادی میگویند…
که در بیدادگاه خونین خیابانهای شهر…
کشته شد.
از دادی که دیر زمانی است
مردم شهر
جنازهاش را با خون تشییع میکنند.
یا حکایت آن چه این روزها، در این پشت میگذرد...
فریاد شکایت نزد کدامین قاضی شهر بریم؟
که در شهرتان…
قاضی بسیار…
اما قضاوتی نیست.
و قاضیان، سخن از دادی میگویند…
که در بیدادگاه خونین خیابانهای شهر…
کشته شد.
از دادی که دیر زمانی است
مردم شهر
جنازهاش را با خون تشییع میکنند.
5 دیدگاه:
این تیکه خیلی برام جالب بود :
از دادی که دیر زمانی است مردم شهر جنازهاش را با خون تشییع میکنند.
خرداد، خون و خیابون را هرگز نمیشود فراموش کرد… علی جان ممنون از لطفت، تو هم مراقب خودت باش، کاش روزهای بهتری بود…
فكر هاي بزرگ و دل هاي بزرگ
منظورم به اون مردم بود نه تو به خودت نگيري
من هم جزو همون مردمم خانوم چکاوک!